
کلمات شوشتری
شوشتری | فارسی |
---|---|
گِندِ خُرما | یک دانه خرما |
گُلُپ | لُپ |
سیلون | شیره خرما |
اُگوشت | دیزی (آبگوشت) |
عَتابَه | عتبه درگاه |
مَفتُ | مهتاب |
گَوَه | منطقه باز |
رَخت | لباس |
حاصِل | سبزی خوردنی |
بازنجون | بادمجان |
ضرب المثل
اَ کُهی بِکَن مَوَن جاش
از کوهی بکن و به جای آن مگذار
تبلیغات
پل بند برج عیار (عبادتگاه صابئین مندائی)
پل بند «برج عيار» يا «صائبي» يك بنا از مجموعه بناهاي آبي تاريخي شوشتر است كه بر روي رود گرگر و پايين دست آبشارها قرار دارد. اين پل بند با شماره 2940 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
معرفی
پيشينه ساخت اين پل بند را مانند ديگر سازها ي آبي شوشتر مربوط به دوران ساساني دانسته اند.
اين بند بر روي شاخه گرگر و نزديك بقعه مقام علي در نزديكي پل كشتارگاه و پايين تر از محوطه آبشارها قرار دارد. اين بند در محاذي دو محله دكان شمس و دكان شيخ مي باشد. در شرق بند برج عيار، بقاياي اتاقك ها و كانالهايي به چشم ني خورد كه به شكل صليب تعبيه شده اند. اين محوطه قبلاً درون باغ بسيار بزرگي قرار داشت كه در اواخر دوره قاجار متعلق به خانواده حكيم بوده و ظاهراً آب اين مجموعه از تونلي بنام تونل باغ حكيم، از تونل بليتي تأمين مي شده و در دوره صفوي تا قاجار در اين مكان توسط صائبين بعنوان نيايشگاه استفاده مي شد، و تأسيسات مذكور عبادتگاه و محل اجراي مراسم مذهبي اين قوم گرديد.
وجه تسميه
اين بند با نامهاي صابئي و برج عيار معروف مي باشد به نقل ازتاريخ جغرافياي خوزستان نوشته سيد محمد علي امام شوشتري: محدوده بند عيار را در حال حاضر صابي مي نامند كه احتمالا اين نامگذاري حاصل يك واقعه مهم باشد مي توان تصور نمود كه در اثر يك توطئه ازپيش برنامه ريزي شده بوسيله متعصبين مذهبي شوشتر مردم بر سر صابئين ساكن در اين محل ريخته و تعدادي از آنها را كشته و مابقي به حال فرار به اهواز و محمره و ديگر جاها نقل مكان كردند. بنابراين اين بند بنام صابئي كش معروف است.
برخي مانند نويسنده كتاب ديار شهرياران(احمد اقتداري) معتقدند برج عيار نام ظرفي بوده كه در گذشته خانمها زيور آلات خود را درون آن نگهداري مي كرده اند و به گفته اين نويسنده زني گويا با ذخيره طلا آلات خود اين برج را بازسازي كرد.
معماری
بقاياي اين بند در حال حاضر در سه قسمت در محاذي رود و وسط آن قرار دارد. دو قسمت كه كنار رودخانه گرگر قرار گرفته هركدام 150 متر مي باشد كه ظاهراً براي انحراف آب از آن استفاده مي شده در سمت شرق اين بند نيز بقاياي ساختمانهايي قرار دارد كه به گفته دكتر رهبر مربوط به پرستشگاه صابئيان مي باشد. اين بند داراي پي هايي شبيه بند ماهي بازان مي باشد برج عيار ظاهراً يك برج نسبتاً بزرگ بوده كه براي اندازه گيري ميزان آب بكار مي رفته. ساختمان برج مزبور بر خلاف ابعاد سنگهاي متفاوت در آن نظم رج هاي ديواره كاملا رعايت شده و رنگ ساروج آن روشن مي باشد. در ملات آن نيز مقدار كمي ماسه استفاده شده است اين برج از سمت خارج و داخل داراي اندود از ملات ساروج مي باشد.كه نسبتا محكم است. در قسمت بالاي برج نوار يا باندي تقريبا حدود 30 سانتي متر كمي از بدنه جلو نشسته است.
با توجه به قوس بجا مانده مي توان حدس زد كه اين برج داراي قطري حدودا 15 متر مي باشد.سطح برج كاملا صاف و يكنواخت مي باشد.ارتفاع ديوار قوسي شكل به ارتفاع 5/4متر و عرض 5/4 وطول آن حدود 20 متر مي باشد. مصالح بكار رفته در بند از جنس سنگ ماسه و ملات ساروج مي باشد. در زير پل جديد كشتارگاه بر روي صخره كنار ساحل دنباله ديوار قديمي به چشم مي خورد.كه براي مهار كردن آب به كار مي آمده اين ديواره حدود 80 سانتي متر از سطح رودخانه بالاتر مي باشد.و ظاهرا ارتفاع آن هم اندازه برج بوده است ديوار فوق الذكر در كنار ساحل به صورت قوسي شكل از داخل خود نمايي مي كند كه به صورت چند رديف شبه پلكان كه در سطح خارجي به طرف رودخانه داراي اندود ساروج مي باشد. پله ها حدوداً 25 سانتي متر طول و عرض حدود 20- 15 سانتي متر است و بوسيله ملات ساروج داراي سطح شيب دار مي باشد. برخي به اشتباه اين پله ها را براي برداشت آب مي دانند، اما با توجه به شيب زياد پله ها به نظر مي رسد كه اين پله ها براي اندازه گيري ميزان آب به كار مي رفتند. ظاهراً اين بند سطح آب را براي استفاده در باغات ميوه فراواني كه در جايگاه محله كميته سوخت فعلي و باغ زير بقعه امامزاده عبد الله قرار داشته اند بالا مي آورده است و مركبات بسياري را نصيب مردم مي كرد.
متون تاریخی
-فردوس در تاريخ شوشتر و مشاهير آن
بند برج عيارش از متنزهات روزگار و عيار اقتدار سلاطين كامكار مي باشد. پس بايد از بند برج عيار بحث كرد و سپس از متنزهات بودن آن. بدين جهت از اين دو موضوع بحث مي كنيم: مقام اول سيد عبدالله جزايري كتاب تذكره شوشتر و مقام دوم: بقعه اي بنام مقام علي كه از متنزهات متسحسنه يوده و در هر چهار فصل آن بقعه و باغچه سيرگاه مردم شوشتر بوده.
-تذكره شوشتر صفحه 24
پايين بند ميزان، آخر شهر بندي ايذاً ااز سنگ و ساروج هست، آنهم الحال خلل يافته مشهور به بند برج عيار كه اطراف شهر آسيابها و چرخابهاي متعدد از آن داير بوده و باغ برج عيار، و بلاگردان و گلابي و سالم آباد كه در ميان شهر بودند يا باغچه هاي آن كه در محلات بود همه به آن چرخابها معمور بود و در اكثر خانه ها آب جاري بود و از طرف صحرا باغ بلبل و باغ فيض الله شكرنويس و طالش عليا و سفلي همه مشجر بودند. در آن محله فرقه اي از اهل كفر ساكن هستند كه ايشان را صائبه گويند.
-مرأت البلدان، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه صفحه 700
در پايين بند ميزان، آخر شهر، محاذي محله دكان شمس بند برج عيار است كه به طرف شهر آسيابها و چرخابهاي بسيار به آن داير بوده و اكثر باغات آن محله را مشروب مي كرده و در اكثر خانه ها بواسطه آن آب روان بود و از طرف صحرا باغات زياد از اين آب مشجر و خرم مي بودند و برج عيار زيوري است، و از طلا و جواهر سازند و زنان در پيش سر زنند. گويند زني زيور خود را فروخته و به ساختن اين بند اقدام كرده و ديگران كمك كرده اند تا بند به اتمام رسيده.
-تحفة العالم مير عبداللطيف خان شوشتري صفحه 45
اين شهر[شوشتر] در روزگار پيشين از شهر هاي بسيار مهم و قشنگ ايران بشمار ميآمده و داراي بازارهاي مفصل و باغهاي مشجر و خيابانهاي با نزهت و صفا بوده است. وسعت اسواق و كثرت باغات و وفور فواكه و اشجار و صنعت ديباي آن در دنياي آن روز شهرتي بسزا داشت. باغهاي داخله شهر مانند سالم آباد و گلابي و بلاگردان و باغچه هاي محله سيد حسين در سال 1111 بواسطه شكست بند برج عيار خراب شده و باغهاي سمت شرقي شهر مانند باغ بلبل و باغ فيض الله شكر نويس و تالش عليا و تالش سفلي نيز به همين سبب از ميان رفت.
در صفحه 117 همين كتاب نيز آمده است:
اين شهر از اول قرن دوازدهم رو به خرابي نهاد، در هزار و صد و يازده هجري، بند برج عيار شكست و باغچه هاي داخلي شهر بخشكيد. در ايام نادر شاه بند ميزان خراب و آب در بلوك مياناب ناياب شد.
برچسب ها : پل
با تشکر ، امتیاز شما ثبت شد
متاسفانه امتیاز شما ثبت نشد ، لطفا دوباره امتحان کنید


